گفتوگو با آرزو خسروی، بنیانگذار فرش آنلاین
آرزو خسروی از آن دسته زنانی است که نامش با تغییر و تحول گره خورده است. در روزگاری که تجارت الکترونیک در ایران مفهومی نوپا بود و نگاه سنتی بازار به ایدههای جدید با تردید همراه میشد، او تصمیم گرفت تا مسیر تازهای برای صنعت فرش ایران بسازد. با تأسیس «فرش آنلاین»، نهتنها بستری برای فروش فرشهای ایرانی ایجاد کرد، بلکه زندگی صدها زن هنرمند را متحول ساخت. این مقاله داستان زنی است که از مسیرهای دشوار، پلی به سوی موفقیت ساخت و الگویی الهامبخش برای تمام کسانی شد که به تغییر و پیشرفت باور دارند.
چه چیزی در دوران نوجوانی و جوانی آرزو خسروی را از دیگران متمایز کرد؟ چگونه این جسارت و پشتکار او را به سمت ساختن آیندهای متفاوت سوق داد؟
در دوران نوجوانی، به این فکر نمیکردم که بخواهم روزی کار خودم را داشته باشم. آن زمان بیشتر خانمها در جامعه به کارهای مرسوم مشغول بودند و فضای عمومی طوری نبود که بتوانند حضور جدی در زمینههای متفاوت داشته باشند. البته، زنان فعال زیادی بودند، ولی من دارم از متوسط جامعه صحبت میکنم. با این حال، از کودکی جسور بودم و همیشه در هر کاری که انجام میدادم، تلاش میکردم بهترین خودم باشم. این ویژگی در من نهادینه شده بود. مثلاً اگر در کلاس موسیقی شرکت میکردم، تلاشم این بود که بهترین عملکردم را نشان بدهم. یاد گرفته بودم که اگر وقتی برای چیزی میگذارم، باید به بهترین شکل ممکن آن را انجام بدهم. در آن زمان، مفاهیمی مثل توسعه فردی زیاد مطرح نبود، اما ناخودآگاه من در این مسیر حرکت میکردم. خانوادهام هم تأثیر زیادی بر من داشتند. آنها همیشه به من میگفتند وقتی برای چیزی تلاش میکنی و بهترین خودت را ارائه میدهی، نتیجه خوبی هم خواهد داشت. این باور از کودکی در ذهنم شکل گرفته بود. به همین دلیل، از همان ۱۴ یا ۱۵ سالگی، در هر کاری که شرکت میکردم، سعی داشتم بهترین نسخه خودم باشم.
یکی از چیزهایی که در آن دوران یاد گرفتم، این بود که موفقیت هیچوقت یکشبه به دست نمیآید. مثلاً اگر هدفم این بود که استاد دانشگاه شوم یا در سازمان ملل کار کنم، میدانستم که اینها نیازمند پایهگذاری و پشتکار است. همین نگرش باعث شد بعدها در مسیرهای مختلف، آرام و مطمئن حرکت کنم. این چیزی است که الان هم به فرزندانم یاد میدهم؛ اینکه پایهگذاری درست، باعث میشود در آینده رشد تصاعدی داشته باشید. در آن زمان، اعتمادبهنفس در بین زنان خیلی کمتر از امروز بود. اما من سعی کردم خودم را باور کنم و به تواناییهایم اعتماد داشته باشم. خوشبختانه، امروز جامعه به سمتی حرکت کرده که میبینیم دختران و زنان جوان جسورتر شدهاند و عزتنفس بیشتری دارند. هرچند هنوز هم نقدهایی به نسل جدید دارم، ولی این جسارت و عزتنفسشان ستودنی است. اگر این جسارت با دانش و مهارت همراه شود، میتواند آنها را به جایگاههای بسیار خوبی برساند.
چه چیزی شما را در نوجوانی به سمت استقلال مالی سوق داد و چگونه توانستید با چالشها و سختیهای این مسیر کنار بیایید و همچنان به راهتان ادامه دهید؟
از ۱۷ سالگی و زمانی که میخواستم دیپلم بگیرم، دیگر از پدرم پولی نگرفتم. پدرم پزشک بود و وضعیت مالی خوبی داشت، اما انگار روند زندگی ما طوری پیش رفت که هر دو پذیرفتیم من دیگر نباید از او پولی بگیرم. این تصمیم نه تحمیلی بود و نه از سر اجبار، بلکه توافقی طبیعی بین ما شکل گرفت. این استقلال به من یاد داد که باید روی پای خودم بایستم و مسیرم را خودم بسازم. از همان دوران، کار کردن را شروع کردم. اولین تجربه کاریام با روزنامه جام جم بود. دلیلش این بود که زبان انگلیسیام از کودکی خوب بود و همین توانایی باعث شد بتوانم مترجم شوم. اولین کاری که به من سپردند، ترجمه یک کتاب ۳۰۰ صفحهای از انگلیسی به فارسی بود. این کتاب را بهعنوان آزمون به من دادند تا تواناییام را بسنجند. شش ماه تمام بدون هیچ دستمزدی در بخش ضمیمه انگلیسی روزنامه کار کردم. حتی بعدها متوجه شدم که همان کتاب ترجمهشده را بدون ذکر نامم چاپ کردهاند.
این سختیها هرگز باعث نشد که از مسیرم منصرف شوم. در واقع، به من یاد دادند که اگر بخواهم موفق شوم، باید پشتکار داشته باشم و روی اهدافم متمرکز بمانم. بعد از مدتی به روزنامه تهران تایمز رفتم و در آنجا مقالات انگلیسی نوشتم. موفقیتهایی که در این روزنامه به دست آوردم، به من نشان داد که تلاش و پشتکار همیشه نتیجه میدهد. البته، چون سنم کم بود و تجربه زیادی نداشتم، گاهی از حقوقم سوءاستفاده میشد. یادم هست اولین باری که این اتفاق افتاد، تصمیم گرفتم قوانین کار را مطالعه کنم تا بتوانم حق و حقوقم را بهتر بشناسم و از خودم دفاع کنم. این آگاهی از قوانین کمک کرد که بعدها در موقعیتهای مختلف قویتر عمل کنم. با اینکه در آن زمان به دلیل سن کم گاهی جدی گرفته نمیشدم، اما کیفیت نوشتههایم و بازخوردهایی که از کارم میگرفتم، باعث میشد که دیگران به تواناییهایم پی ببرند. این موضوع به من انگیزه میداد که به تلاشم ادامه بدهم.
آرزو خسروی چطور از روزنامهنگاری به فعالیت در حوزههای بینالمللی رسید؟
بعد از حدود چهار سال کار در روزنامهها و همزمان با پایان دوران کارشناسی، توانستم وارد سازمان ملل شوم. در آن زمان، یکی از جوانترین کارمندان سازمان بودم و این موقعیت برایم بسیار ارزشمند بود. یکی از مهمترین دستاوردهایم در آن دوره، ارائه مقالهای در ژنو بود که در ۲۴ سالگی بهعنوان بهترین مقاله دنیا در حوزه تخصصی خودم شناخته شد. این موفقیت باعث شد که فرصتهای بیشتری برای همکاری با سازمانهای بینالمللی مانند UNDP و یونیسف پیدا کنم. بیشتر پروژههایی که روی آنها کار میکردم، در زمینه حقوق کودکان و توانمندسازی زنان بود. این تجربیات بسیار ارزشمند بودند و به من کمک کردند که درک عمیقتری از مسائل اجتماعی پیدا کنم. با این حال، به مرور زمان احساس کردم که این کارها بیشتر در قالب پروژه هستند و نمیتوانند تأثیر عملی عمیقی داشته باشند. همین موضوع بود که باعث شد به فکر تغییر مسیر بیفتم.
چرا تصمیم گرفتید از کار در سازمانهای بینالمللی دست بکشید و کسبوکار خودتان را راهاندازی کنید؟
بعد از چند سال کار در سازمان ملل و همکاری در پروژههای مختلف، به این نتیجه رسیدم که نمیخواهم فقط در چارچوب پروژهها باقی بمانم. احساس میکردم نیاز دارم کاری انجام بدهم که تأثیر ملموستری بر زندگی افراد داشته باشد. وقتی به ایران برگشتم، مدتی در دانشگاه تدریس کردم. هرچند تدریس برایم ارزشمند بود، اما با روحیهام که همیشه به دنبال ایجاد تغییر و نوآوری بود، سازگار نبود. من آدمی بودم که باید چیزی خلق کنم، و تدریس این فرصت را به من نمیداد. در نهایت، همراه با همسرم که در حوزه فناوری اطلاعات تخصص داشت، تصمیم گرفتیم کسبوکار خودمان را راهاندازی کنیم. من در حوزه تجارت الکترونیک تجربههایی داشتم و همسرم هم به دلیل پیشینه خانوادگی، شناخت خوبی از بازار فرش داشت. همین ترکیب باعث شد که در سال ۱۳۸۹ «فرش آنلاین» را تأسیس کنیم.
ایجاد یک کسبوکار نوپا، آن هم در سالهایی که تجارت الکترونیک در ایران تازه شروع شده بود، چه چالشها و چه دستاوردهایی برای شما داشت؟
در سالهایی که تجارت الکترونیک در ایران تازه شکل گرفته بود، چالشهای متعددی وجود داشت. زیرساختهای لازم هنوز بهطور کامل فراهم نشده بود، سرعت اینترنت مناسب نبود، و مردم اعتماد کافی به خرید آنلاین نداشتند. یکی از بزرگترین موانع، نگاه سنتی بازار به ایدههای جدید بود. بسیاری از افراد فکر میکردند فروش فرش بهصورت آنلاین یک ایده غیرممکن یا حتی مسخره است. اما ما تصمیم گرفتیم که به جای توجه به این نظرات، روی کار خودمان متمرکز شویم. پنج سال اول فعالیتمان، تمام وقت و انرژیمان صرف تقویت پایههای کسبوکار شد. این دوره بسیار سخت و پرفشار بود، اما میدانستیم که اگر پایههای محکمی بسازیم، در آینده میتوانیم رشد پایداری داشته باشیم. همین رویکرد باعث شد که «فرش آنلاین» نهتنها بهعنوان یک پلتفرم فروش موفق عمل کند، بلکه تأثیر اجتماعی قابلتوجهی نیز داشته باشد.
یکی از بزرگترین دستاوردهای «فرش آنلاین» این بود که بستری فراهم کردیم تا زنان هنرمند از سراسر ایران بتوانند محصولات دستبافت خود را بدون واسطه و با ارزش واقعی بفروشند. امروز بیش از ۱۴۰۰ زن از نقاط مختلف کشور با ما همکاری میکنند. این زنان که پیش از این مجبور بودند محصولاتشان را با قیمتهای پایین به واسطهها بفروشند، حالا میتوانند محصولاتشان را با قیمت واقعی و حتی صادراتی عرضه کنند. علاوه بر فروش، ما به این زنان آموزش دادیم که چگونه کارگاههای کوچک محلی راهاندازی و مدیریت کنند. یکی از لحظات ماندگار برای من زمانی بود که یک هنرمند بلوچ توانست محصول خود را با قیمت ۱۱ میلیارد تومان به یک خریدار ایتالیایی بفروشد. این تجربه برای من نشانهای بود که توانستهایم در راستای توانمندسازی زنان گامهای مؤثری برداریم. من سالها در پروژههای مرتبط با حقوق زنان و کودکان فعالیت کرده بودم، اما آنچه در «فرش آنلاین» اتفاق افتاد، تحقق عملی همان اهداف بود. اینکه بتوانید تأثیری ملموس بر زندگی افراد بگذارید، برای من بزرگترین دستاورد این مسیر است.
در این مسیر پر فراز و نشیب آیا شرایط سختی پیش آمد که شما را به فکر ترک این مسیر بیندازد؟
چالشهای زیادی در این مسیر وجود داشت. از تحریمهای اقتصادی گرفته تا محدودیتهای اینترنت و مشکلات بازار، موانعی بودند که باید با آنها کنار میآمدیم. یکی از سختترین دورهها آبان ۱۳۹۸ بود، زمانی که اینترنت برای ۱۱ روز قطع شد. این اتفاق عملاً کسبوکار ما را فلج کرده بود، اما در همان شرایط هم هر کاری که از دستمان برمیآمد انجام دادیم تا دوام بیاوریم. تحریمها یکی دیگر از موانع بزرگ ما بود. در دورهای توانسته بودیم در کالیفرنیا دفتر بزنیم و فروش خارجیمان را گسترش دهیم، اما با تغییرات سیاسی، حسابهای بانکیمان مسدود و دفترمان بهطور کامل تعطیل شد. حتی ارسال محصولات به مشتریان خارجی نیز به چالشی بزرگ تبدیل شده بود. بسیاری از مشتریان انتظار داشتند محصولاتشان مستقیماً ارسال شود، اما به دلیل محدودیتهای بانکی و حملونقل، گاهی این کار غیرممکن بود. در این شرایط، ما سعی کردیم از راههای جایگزین استفاده کنیم، مثل همکاری با شرکتهای واسطه یا ارسال از طریق کشورهای همسایه. با وجود تمام این مشکلات، هرگز تصمیم نگرفتیم بازار بینالمللی را کنار بگذاریم. ما به پتانسیل بالای محصولات دستبافت ایرانی در بازارهای جهانی اعتقاد داشتیم و میدانستیم که اگر راهحلهای خلاقانه پیدا کنیم، میتوانیم ارتباط خود را با مشتریان حفظ کنیم.
البته، روزهایی بود که فشارها باعث تردید میشد. گاهی از خودم میپرسیدم آیا مسیرمان درست است؟ اما همیشه به این نتیجه میرسیدم که باید به هدفمان ایمان داشته باشیم و در برابر شرایط سخت انعطافپذیر باشیم. این چالشها به من یاد دادند که موفقیت در کسبوکار نهتنها به برنامهریزی و پشتکار، بلکه به توانایی مدیریت بحران و حفظ امید بستگی دارد.
شما در طول این سالها چگونه توانستید خودتان را مدیریت کنید تا در برابر فشارهای زیاد بیزینس دوام بیاورید؟
این موضوع برای من یکی از چالشهای اصلی بود. مدیریت بیزینس، بهویژه در شرایط اقتصادی ایران، انرژی و زمان زیادی میطلبد. برای اینکه بتوانم ادامه بدهم، همیشه سعی کردم روی توسعه فردی خودم کار کنم. من باور دارم که اگر یک مدیر خودش را توسعه ندهد، نمیتواند بیزینسش را هم توسعه دهد. به همین دلیل، در طول این سالها دورههای مدیریتی زیادی گذراندم، مثل دوره DBA در دانشگاه تهران. همچنین، یاد گرفتم که باید بین کار و زندگی شخصیام تعادل برقرار کنم. گاهی وقتها فشارها آنقدر زیاد میشود که نیاز دارید برای مدتی به خودتان استراحت بدهید. یکی از کارهایی که همیشه انجام میدهم این است که هر هفته زمانی را به بازنگری عملکردم اختصاص میدهم. از خودم میپرسم آیا تصمیمات درستی گرفتهام؟ آیا نیاز دارم چیزی را تغییر بدهم؟ این بازنگریها کمک کردهاند که نهتنها بیزینسم را بهتر مدیریت کنم، بلکه خودم را در مسیر درست نگه دارم.
آیا تجربهای در زمینه چالشهای جنسیتی در بازار سنتی ایران داشتید؟ چطور با این موارد کنار آمدید؟
بله، چالشهای جنسیتی یکی از موضوعاتی بود که در مسیر «فرش آنلاین» با آن روبهرو شدم. بازار سنتی فرش، فضایی مردانه و با قوانین نانوشته خاص خودش است. در چنین فضایی، حضور یک زن کارآفرین بهویژه در نقش تصمیمگیرنده اصلی، خیلی آسان پذیرفته نمیشود. برخی فکر میکردند که موفقیت من به دلیل حمایتهای خانوادگی یا شرایطی خاص بوده است. این نگاهها سخت بود، اما من همیشه به جای تمرکز روی این قضاوتها، تلاش میکردم تا با نتایج کارم صحبت کنم. به همین دلیل در پنج سال اول هیچ مصاحبهای نکردم و تصمیم گرفتم فقط عملکردم را نشان بدهم. به مرور زمان، وقتی افراد دیدند که «فرش آنلاین» با وجود تمام چالشها به یک برند معتبر تبدیل شده است، این نگاهها تغییر کرد. با این حال، هنوز هم در بعضی بخشهای بازار سنتی این تفکر وجود دارد. برای من، مهم این بود که در برابر چنین نگاهی تسلیم نشوم و نشان بدهم که زنان میتوانند در هر حوزهای موفق شوند.
پیام آرزو خسروی برای دختران و زنان جوانی که در ابتدای مسیر کارآفرینی هستند چیست؟
اولین و مهمترین چیزی که میخواهم بگویم این است که خودتان را باور کنید. جسارت و اعتمادبهنفس، اولین گام برای موفقیت است. اما باید بدانید که جسارت بهتنهایی کافی نیست. شما نیاز دارید آموزش ببینید، تلاش کنید، و برای کارتان برنامهریزی داشته باشید. یکی از چیزهایی که من همیشه روی آن تأکید دارم، سواد مالی است. شما باید بدانید چگونه منابع مالیتان را مدیریت کنید، چطور هزینه کنید، و چطور سرمایهگذاری کنید. اینکه فقط یک ایده خوب داشته باشید کافی نیست. باید بتوانید آن را به درستی اجرا کنید. کارآفرینی مسیری پر از چالش است، اما اگر به خودتان و تواناییهایتان ایمان داشته باشید، میتوانید بر این چالشها غلبه کنید. چیزی که بسیار مهم است این است که همیشه در حال یادگیری و رشد باشید. حتی وقتی به نظر میرسد که به قله رسیدهاید، بدانید که هنوز جا برای پیشرفت وجود دارد.
آینده «فرش آنلاین» را چطور میبینید؟ برنامهای برای توسعه بیشتر آن دارید؟
هدف ما از ابتدا این بود که «فرش آنلاین» تنها یک کسبوکار نباشد، بلکه بستری برای تغییرات مثبت و ماندگار در جامعه ایجاد کند. امروز خوشحالم که این هدف را تا حد زیادی محقق کردهایم. علاوه بر فروش آنلاین، اخیراً تلاش کردیم حضور فیزیکی هم داشته باشیم. به همین دلیل، در بازار اصلی تهران یک حجره سنتی راهاندازی کردیم که تمرکز آن بر فرشهای دستبافت است. این تصمیم از اینجا نشأت گرفت که با توجه به محدودیتهای اینترنت و شرایط اقتصادی، نیاز داشتیم مدل ترکیبی (آنلاین و آفلاین) را پیادهسازی کنیم. این رویکرد باعث شد که بتوانیم به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا کنیم و کسبوکارمان را پایدارتر کنیم. از سوی دیگر، برنامه ما برای آینده تمرکز بیشتر بر صادرات است. محصولات دستبافت ایران، بهویژه فرشهای سنتی، پتانسیل بسیار بالایی برای حضور در بازارهای بینالمللی دارند. ما میخواهیم با گسترش همکاریها و ایجاد زیرساختهای بهتر، این هدف را محقق کنیم. همچنین، قصد داریم آموزشهای بیشتری به زنان هنرمند ارائه دهیم تا آنها نه تنها محصولات خود را بهتر عرضه کنند، بلکه بتوانند کسبوکارهای مستقل خود را توسعه دهند. این موضوع برای ما یک مأموریت اجتماعی است، نه فقط یک هدف تجاری.
در پایان، اگر بخواهید یک پیام نهایی برای دختران و زنان مخاطب مدرسه هاوین داشته باشید، چه چیزی میگویید؟
پیام من این است که خودتان را دستکم نگیرید. شما تواناییهای زیادی دارید که اگر به آنها ایمان داشته باشید و برایشان تلاش کنید، میتوانید هر چیزی را که میخواهید به دست بیاورید. اما چیزی که خیلی مهم است این است که بدانید موفقیت بهآرامی به دست میآید. هیچچیز یکشبه اتفاق نمیافتد. باید برای اهدافتان برنامهریزی کنید، خودتان را توسعه دهید، و همیشه در حال یادگیری باشید. حتی اگر در ابتدای مسیرتان شکست خوردید، از آن نترسید. شکست بخشی از مسیر موفقیت است و میتواند درسهای ارزشمندی به شما بدهد. یکی دیگر از چیزهایی که خیلی مهم است، این است که جامعه ما به سواد مالی بیشتری نیاز دارد. اگر میخواهید کسبوکار خودتان را راهاندازی کنید، باید بتوانید منابعتان را بهدرستی مدیریت کنید. برنامهریزی مالی، مدیریت هزینهها، و شناخت سود و زیان، همگی ابزارهایی هستند که به شما کمک میکنند کسبوکار موفقتری داشته باشید. در نهایت، چیزی که همیشه برای من الهامبخش بوده، این است که مسیر موفقیت هرگز متوقف نمیشود. همیشه جا برای رشد و بهتر شدن وجود دارد. به خودتان اعتماد کنید، یادگیری را ادامه دهید، و برای رویاهایتان بجنگید.
داستان آرزو خسروی روایت زنی است که محدودیتها را به سکوی پرتاب تبدیل کرد. او در روزگاری که تجارت الکترونیک در ایران مفهومی ناشناخته بود، با جسارت و پشتکار، «فرش آنلاین» را بنیان گذاشت و راهی تازه برای صنعت فرش و زندگی زنان هنرمند ایجاد کرد. آرزو نشان داد که موفقیت تنها به عبور از موانع محدود نمیشود، بلکه در توانایی تأثیرگذاری بر زندگی دیگران است. تلاشهای او، از توانمندسازی زنان هنرمند گرفته تا ایجاد بستری جهانی برای هنر ایرانی، گواهی بر این حقیقت است که حتی در دشوارترین شرایط، میتوان تأثیری عمیق و ماندگار بر جامعه گذاشت. این مسیر نهتنها الگویی برای کارآفرینان، بلکه الهامبخش نسلی است که به دنبال تحقق رویاهای بزرگ خود هستند. آرزو خسروی ثابت کرد که با ایمان به هدف و تلاش خستگیناپذیر، هیچ رؤیایی دور از دسترس نیست.