مامانا پسر دوستن
نگاهی به گذشته
اگر نگاهی به زندگی مادران و مادربزرگامون بندازیم میبینیم که اونها هم جزو کسانی بودن که آرزو داشتن فرزندشون پسر باشه . و اگر صاحب فرزند دختر میشدن انگار مصیبتی براشون به وجود اومده و همه براشون دلسوزی میکردن و به قول معروف میگفتن: ایشالا دفعه بعدی پسره .
در اون زمان ها خیلی ها اسم زنان و دخترانشون رو صدا نمیزدن و اونهارو با عناوین ضعیفه و یا منزل خطاب میکردن و حتی اجازه تنهایی اجازه بیرون رفتن از خونه رو بهشون نمیدادن و گاهی بر حسب اتفاق دختری مورد توجه و محبت پدرش قرار میگرفت و در کنار دخترش به جایی میرفت همه اون رو مسخره میکردن .
اهمیت پسران در گذشته
اگر به گذشته های دور نگاه کنید میفهمید که داشتن فرزند پسر رو خیلی پر اهمیت میدونستن . آنقدر پدر اهمیت که قبایلی بودن که در دوران جاهلیت اگر فرزندانشون دختر میشد اون رو زنده به گور میکردن . حالا چرا انقدر براشون اهمیت داشت ؟
چون معتقد بودن تنها پسر است که نسل پدران و مادرانشون رو ادامه میدن و این نسل تکامل پیدا میکنه .
این پسران بودن که اگر پدرانشان از پا میوفتادن ودیگه نمیتونستن کار کنن به عهده پسرها بوده که امور خانه را در دست بگیرن . در صورتی که امور خانه درآن دوران توسط دختران بوده و دختران کار بیرون را بر عهده نداشتن .
علت هایی که بین دختران و پسران فرق میزاشتن
۱_ علت فرق گذاشتن بین دختر و پسر در گذشته به نوع فعالیت و مسئولیت هایی بود که به گردن پسران بوده . در آن دوران مسئولیت پسران خیلی گسترده تر بوده و در واقع پسر ها عصای دست پدرانشون بودن و به همراه پدر به شغل کشاورزی ، کارگری ، تجارت و …. مشغول بودن . مثلا در زمان های خیلی دور پسران به یک سنی که میرسیدن به همراه پدران خود به شکار میرفتن و منبع تامین خورد و خوراک های خانواده میشدن و همین دلیل باعث میشد پسر ها جایگاه بیشتر نسبت به دختران داشته باشن .
۲_ یکی دیگه از دلایل برتری پسر ها نسبت به دختر ها در آن دوره عدم خودباوری دختران و زنان در جامعه و این باور که مرد ها قابلیت بیشتری برخوردار هستن .
۳_ علت تمایل خانواده ها برای فرزند پسر این بوده که پسر ها تا ۵ سالگی کاملا به مادر وابسته هستن و پدر رو برای خود رقیب میدونن و بعد از اینکه بزرگ تر میشن پدر رو به عنوان الگوی زندگیش ستایش میکنه ولی همچنان عشق اولشان مادرشون هست و این موضوع از نظر روانشناسی صحیح نیست و موجب آسیب رسوندن به فرزند درسال های بزرگسالی میشه .
درادامه مقاله بیشتر به این موضوع اشاره میکنیم.
مادران واقعا پسرارو بیشتر دوست دارن ؟
همیشه این اعتقاد وجود داشته که مامانا جانب داری بیشتری نسبت به پسران خود دارن تا دخترانشون و به اونها توجه بیشتری میکنن . این اعتقاد تا جایی درست هست اما اغراق کردن به اینکه همه مامانا یا اکثریتشون اینطور هستن درست نیست .
طبق یک سری مطالعاتی که انجام شده بود نشون میده تا حدود زیادی مادران با پسران خود به شیوه متفاوت رفتار میکنن و یا به قولی رفتاری تبعیض آمیز دارن . بسیاری از مادران اعلام کرده بودن با فرزند پسر خود ارتباط دوستانه بیشتری دارن و نسبت به پسران خود مهربان تر هستن .
اما تا چه حد درسته؟ گاهی ارتباط عاطفی و نزدیکی که بین مادر و دختر وجود داره و صحبت های محرمانه ای که باهم دارن بین مادر و پسر منتقل نمیشه .
این رابطه دو طرفه چه برای دختر چه برای پسر یه حد و مرزی وجود داره .
یعنی مادر براساس نیازهای فرزند پسر یه رفتاری رو نشون میده و با فرزند دخترش براساس نیازهاش یه رفتار دیگه. پس نمیشه گفت توجه مادر فقط به پسر بوده و دختر رو کاملا نادیده میگیره .
البته هنوز خانواده هایی هستن که (والد مادر) براساس تفکرات قدیمی تفاوت هایی بین فرزند دختر و پسرشون میزارن .
یکسری آزادی هایی که برای پسران معمولی هست برای دختران معمولی نیست .
ولی با گفتن همه اینا داره اینو میگه بازم مامانا پسراشون رو بیشتر دوست دارن ؟
ولی جواب نه هستش چرا ؟ چون که این تفکری است که جامعه و تفکرات سنتی که نسل به نسل به اونها منتقل شده موجب این رفتار و نگرش شده که پسر مرتبه بالاتری داره و وجودش ضروری تره در صورتی هیچ کس از کسی دیگر برتری نداره و همه ما از نظر وجودی یکسان هستیم .
قطعا همه ما میدونیم رفتار ها و تفکرات جنسیتی بسیاری در خانواده ها وجود داره و نمیشه انکار کرد . تفکراتی که سینه به سینه انتقال پیدا کرده و ریشه دار شده .
اما گاهی دروغ هایی در ذهن ما جا دادن که انقدر اغراق آمیز شد که باعث اختلافات و جنسیت زدگی بیشتر در جامعه و خانواده شده .
نظریه عقده اُدیپ و الکترا
عقده اُدیپ: درنظریه روان کاوی زیگموند فروید عقده ی ادیپ عقده ای هست که تمایل پسربچه برای ارتباط بیشتر با مادرش گفته میشود و نزدیکی بیشتری با مادر احساس میکنه و حسی رقابتی با پدرش پدید می آورد. پسران در ابتدا مادر خود را موضوع عشق میدونن .
عقده الکترا: در عقده الکترا برعکس این موضوع میباشد که دختر برای ارتباط با پدرش داره و نزدیکی بیشتری با پدر احساس میکنه . دختر ابتدا عشق به مادر رو تجربه میکنه و به ترتیب با تغییر جهت میل به پدر رو تجربه میکنه.
نتیجه گیری:
پس یکسری از مسائل نیاز به ریشه یابی اونها داره .
نمیشه براساس تفکراتی که به اشتباه شکل گرفته شده در موردشون صحبتی کرد و نظریه ای اعمال کرد.
هیچگونه تفاوتی بین دختر و پسر وجود نداره و اگر تفکرات جنسیت زده ای هم به وجود اومده باشه از بطن جامعه و توسط فرهنگ های قدیمی شکل گرفته شده و تا به اینجا رسیده .
طبق نظریه که گفته شد یکسری مسائل رو لازمه که به صورت علمی پیگیری کنیم تا به آگاهی لازم برسیم .
نظرات دانش آموختگان مقاله
یعنی عاشقتونم
مقاله مفید و جالبی بود مرسی ازتون
خب وقتی که با هر جنسیت طبق چالشهایی که در طول زندگی دارن باید برخورد بشه واقعا به زبون اوردن این صحبتها جالب نیست و باعث میشه عزت نفس از بچه گرفته بشه یا حتی گاها باعث تنفر خواهر از برادر یا بالعکس بشه.
مثاله خوبی بود. من خودم بخ عنوان یه دختر همیشه دوست داشتم با پدرم ارتباط خوبی بگیرم اما متاسفانه هیچ وقت پدرم سد بینمون رو نشکست و با بزرگتر شدنمون هم انگار این سد داره بزرگتر نیشه
سلام هاوین ان🌻 خیلی ازتون متشکرم و ممنونَم که این مقاله رو برامون نوشتی تا متوجه تفکراِتِ سنتیِ پوسیده شده و در راه مبارزه با خرافه پرستی هست.
با خوندنِ این مقاله متوجه شدم که متٲسفانه، مامانَم تفکرات سنتیِ جنسیت زده ای داره و آزادی هایی که پسران معمولی دارن رو برای دخترانِ معمولی، قائل نیست❤️🩹💘🥀
سلام خسته نباشید میگم به تیم هاوین مقاله مفیدی بود مچکرم
جالب بود واقعا و درکم نسبت به این مسائل بیشتر شد 💎
همونجور که توی مقاله هم گفته شد یک سری افکار از ریشه خراب هستند و نسل به نسل انتقال پیدا میکنن متاسفانه و ای کاش میشد همه افراد این مقاله ها رو بخونن و آموزش های لازم رو ببینن تا یک نسل بهتر از لحاظ عاطفی و فکری عقیدتی تحویل جامعه بدیم
به موضوع قشنگی اشاره کردین بعضی باورهای ما ریشه درگذشته ای که حتی ما وجود نداشتیم داره و نسل به نسل این باور ریش کرده با مطالعه میشه این ریشه هارو قطع کرد
مقاله خیلی عالی بود خسته نباشید
قطعا اکثر این تفکرات نادرست ریشه هایی بسیار با قدمت تر از اونی دارن که ما شخصا نظاره گرش بوده باشیم و این مساله هم به سالهای خیلی دور برمیگرده که پسران ار لحاظ نیروی کار و خلق ثروت مفیدتر تلقی می شدند. مطالعه تاریخ و به ویژه تاریخ اجتماعی کشور ها توی درک ریشه ای و حل کردن این موارد خیلی کمک کننده خواهد بود.