ورکشاپ عزت نفس

در ابتدا تشکر میکنم از تیم خوب هاوین که چنین بستری رو برای آگاهی هر چه بیشتر ما فراهم کردند و اما مطلبی که در صحبت های خانم دکتر نظرم رو جلب کرد و البته بنده به نوعی مخالف این موضوع بودم ، این بود که چرا غایت یک رابطه رو صرفا در ازدواج خلاصه باید کرد ، نظر بنده این هست که لزوما ازدواج دستاورد و هدف نهایی یک ارتباط سالم نیست که طرفین در صورت نداشتن این هدف، دچار مشکل بشوند و اگر فردی قصدی برای این موضوع نداشت ارزش خودش رو به نوعی پایین آورده ، من فکر میکنم این باور در واقع تمامی رشد و بالندگی ای که در طول یک رابطه شکل میگیره و البته لحظات خوبی که بین دو فرد رقم میخوره رو زیر سوال میبره. بنظر بنده مهم تر از ازدواج داشتن هدف مشترک در رابطه و تلاش برای رسیدن به اون هدف هست که ازدواج هم یکی از اونها میتونه باشه.

دوره‌ی مستر کلس مدیریت اضطراب آشنایی اولیه‌ی خوب و جامعی راجع به موقعیت‌های اضطرابی به من داد. آگاهی داشتن به شرایط و احساسی که در من ایجاد می‌کنه و اینکه توانایی تفکیک استرس، اضطراب و ترس رو داشته باشم، خودش خیلی کمک‌کننده‌ست و باعث میشه حسی که ایجاد شده بیشتر تشدید نشه. از سه جنبه‌ی مختلف شناختی، تحلیلی و اگزیستانسیال پرداختن به این موضوع، شناختش رو برامون قابل انجام‌تر می‌کنه. وقتی تمرین‌ها رو انجام میدیم و تو خودمون عمیق‌تر میشیم، خطاهای شناختی‌مون رو تشخیص میدیم و ریشه‌یابی می‌کنیم که علتشون چیا می‌تونه باشه، می‌بینیم مسائل زیادی که باهاشون درگیریم ریشه‌ی مشترک دارن. بهتره روی ریشه و حل کردنش متمرکز بشیم، سخته ولی کارسازه. یکی دیگه از سختی‌هایی که تو این دوره فهمیدم باید یادش بگیرم پذیرش اضطرابه نه از بین بردنش. یاد گرفتم همه‌ی آدم‌ها به میزان‌های متفاوت و متنوعی با اضطراب درگیرن، شاید من بیشتر. تازه بعد از پذیرشه که در اول مسیر حل کردن مسائلمون قرار می‌گیریم. تمرین‌ها خوب بودن ولی به این دوره ختم نمیشه و بهتره که بیشتر انجامشون بدم تا در مدیریت اضطرابم مهارت کسب کنم.