سلام:)، نوجوون که بودم همیشه فکر میکردم اعتماد به نفس پایینی دارم، بزرگتر که شدم ازینور و اونور شنیدم که نه تنها اعتماد به نفس پایینی دارم بلکه خجالتی هم هستم! به مرور یه سری برچسب بود که بهم زده میشد مثل افسرده ، منزوی ، جدی و ….. . اون موقع ها تعریفم از اعتماد به نفس معنی تک تک کلماتی بود که می شنیدم یعنی اعتماد داشتن به خودم! اینکه وقتی معلمم سوال میپرسید خجالت میکشیدم برم پای تخته یا دستمو بلند کنم، اینکه تو جمع ها ساکت بودم و نظر نمیدادم، اینکه اطرافیان -که به ظاهر خیرخواه و به فکرم بودن- با حرفاشون آزارم میدادن اما من با وجود اینکه از درون خشمگین و شکسته دل بودم هیچی نمیگفتم، خودمم نمیدونستم چرا هیچی نمیگم ! اخه اذیت میشدم گاهی حتی گریه ام میگرفت و هروز خشمگین تر از دیروز بودم اما دلیل و ریشه اشو پیدا نمیکردم و همه ی اینا رو گذاشته بودم پای اون برچسبها. به مرور پذیرفته بودم که مشکل از منه و بقیه قطعا خیرخواه من هستن و اگر ناراحت میشم بخاطر اینکه من حساسم!!! کم کم کلمه ی عزت نفس به گوشم رسید و بعد فرق بین عزت نفس و اعتماد به نفس رو فهمیدم. به مرور که آگاهیم بیشتر میشد سراغ کتاب ها و فیلم ها و مطالبی میگشتم که بیشتر خودم رو بشناسم بلکه از این همه سردرگمی در بیام یجایی وسط اون شلوغیا یه پست اینستاگرامی دیدم خیلی برام جذاب بود پیجش رو دنبال کردمو تمام پستهاشو نگاه کردم انگار داری یه رمان جذاب میخونی و دلت نمیخواد متوقف شی! تو این پستها خیلی راحت راجع به مسایلی که سالها تابو بودن صحبت شده بود و به صراحت یه سری حرفها که یک عمر از سر ادب و احترام و شایدم ترس پذیرفته بودیم، رد میشد. با دیدن و خوندن اون حرفها هربار تو دلم یه حس خوب از جنس آگاهی جوونه میزد . این قصه سر دراز داره…… اما چیزی که تو دوره ی عزت نفس یاد گرفتم و به شدت برام کاربردی شد شناختن من ارزشمند و ساختارهای درونیم بود! فهمیدم اون روزا که دستمو بلند نمیکردم یا اون وقتها که تو جمع سکوت میکردم یا …. خیلی هم ربط به خجالت نداشته! من یه والد سرزنشگر داشتم که دست از سرم برنمیداشت! هرکاری که میخواستم بکنم بلند تو سرم فریاد میزد که نه! نمیشه اگه اشتباه کنی چی؟ خوشت میاد مسخرت کنن؟ گاهی هم کودک درونم از سر لجبازی کاری که میخواست رو میکرد اما این بار والد سرزنشگر با قضاوت و تحقیر میومد سراغش…. خلاصه حالا که با این ساختارها آشنا شدم رویارویی با مسایل مختلف خیلی راحتتر شده. مشکلات ، ترس ها ، نگرانی ها و…همچنان هستن و خواهند بود تنها چیزی که در من تغییر کرده نحوه ی برخوردم با همه ی اینهاست. از تیم هاوین سپاسگزارم، بابت تلاشی که در راستای آگاهی بخشی به ما انجام میدن:)

سلام و عرض ادب به همه هاوینی‌های عزیز
من این دوره رو در شرایطی دیدم، که از لحاظ روحی بسیار مضطرب بودم، اما میتونم بگم با انجام تکنیک‌هایی که دکتر آبیار فرمودن و همچنین نگاه ریشه‌ای که به مسائل داشتند و تا عمق اون رو بررسی می‌کردند، باعث شد تا حدی تسلط بیشتری به خودم و افکارم داشته باشم و راحت‌تر بتونم حل مسئله کنم و بدونم که باید پذیرش ترس‌هام برسم.

راستش این دوره رو وقتی تو زندگیم شروع کردم که روزهای خیلی سختی رو داشتم سپری میکردم ، تنها چیزی که اون روزها میخواستم فقط عزت نفس بود و مدام میگفتم کاش زودتر شروع میکردم
ولی بدون اغراق اون روزها رو به کمک این دوره و تمرین ها گذروندم و واقعاا معجزه بود برام 🙂
بی نهایت ممنون از هاوین عزیز و دکتر آبیار حسینی و تیم مدرسه ی هاوین 🩵

سلام هاویین عزیز 🌺
از این بابت خدا رو شاکرم که شما رو تو مسیر رشد و شکوفایی من قرار داد.
خیلی از مشکلاتی که داشتم و نمیدونستم ریشه اش چیه و از کجاست رو به لطف خدا و این دوره شما شناسایی کردم و دارم تلاش میکنم به خود برترم نزدیک تر بشم
با سپاس فراوان و آرزوی سلامتی برای شما و تیمتون😊